{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی زمان، هنگام، در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی زمان، هنگام، وقت، مدت, معنی زمان، هنگام، وقت، مدت, معنی xkاj، ij;اk، mrت، kbت, معنی اصطلاح زمان، هنگام، وقت، مدت, معادل زمان، هنگام، وقت، مدت, زمان، هنگام، وقت، مدت چی میشه؟, زمان، هنگام، وقت، مدت یعنی چی؟, زمان، هنگام، وقت، مدت synonym, زمان، هنگام، وقت، مدت definition,
معنی pain, ترجمه pain به فارسی, معنی blood count, معنی صدایافتادن چیزسنگین، سقوط باصدای سنگین، خپله کردن، سنگینافتادن، گیج کردن، دست پاچه شدن کندهدرخت، ریشه(دندان)، تهسیگار، بیخ وبن کوتاهقد، خسته وکوفته، از پا درامده، بریدن، قطع ,
, ترجمه صدایافتادن چیزسنگین، سقوط باصدای سنگین، خپله کردن، سنگینافتادن، گیج کردن، دست پاچه شدن کندهدرخت، ریشه(دندان)، تهسیگار، بیخ وبن کوتاهقد، خسته وکوفته، از پا درامده، بریدن، قطع ,
به انگلیسی, معنی fish, ترجمه fish به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی